به گزارش خبرگزاری فعلت به نقل از فارس، یکی از ابزارهای نوین و قدرتمند دولت های برای ارتباطات در فضای بین المللی و دستیابی به موقعیت مناسب تر و بهتر در اقتصاد جهانی استفاده از «دیپلماسی اقتصادی» است. دیپلماسی اقتصادی اقدامات رسمی دیپلماتیک است که دسترسی به بازارهای خارجی را برای کسب و کارهای ملی تسهیل میکند و در تلاش برای جذب سرمایهگذاری خارجی است و بر اثرگذاری روی قوانین بین المللی در راستای پیشبرد منافع ملی تاکید میکند.
در حال حاضر با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصاد داخلی و جایگاه نامناسب آن در عرصه اقتصاد جهانی، همچنین تاکید اسناد بالادستی کشور به ویژه سند چشمانداز بر ارتقای جایگاه اقتصادی و فنآوری ایران در منطقه، اولویت دادن به تعامل اقتصادی سازنده و اثربخش با جهان در قالب دیپلماسی اقتصادی که از ظرفیت بهرهگیری از منافع اقتصاد جهانی برخوردار است، به یک ضرورت اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
در زمینه راه های دستیابی به یک دیپلماسی اقتصادی موفق و کارآمد در دولت سیزدهم، به سراغ محمد احمدی بنی، پژوهشگر اندیشکده دیپلماسی اقتصادی، رفتیم و در گفتوگویی با وی به بررسی مسائل و چالش های این حوزه پرداختیم؛ مشروح این مصاحبه را در ادامه می خوانید
* دیپلماسی اقتصادی به تنهایی نمی تواند اقتصاد کشور را دچار تحول کند
فارس: بسیاری از تحلیلگران اقتصادی معتقد هستند که یکی از راه های برون رفت از بن بست اقتصادی در کشور فعال کردن دپیلماسی اقتصادی است، این مهم چگونه به دست می آید؟ ساختار نهادی مطلوب برای مدیریت روابط اقتصادی خارجی و دیپلماسی اقتصادی چگونه به دست می آید؟
احمدی بنی: برای پاسخ به این سوال، از تعریف دیپلماسی اقتصادی آغاز میکنم، مجموعه ای از اقدامات رسمی و دیپلماتیکی که برای دسترسی به بازارهای خارجی برای کسب و کارهای داخلی، سرمایهگذاری خارجی و تاثیر در قوانین بینالملل در جهت منافع ملی انجام میشود را دپیلماسی اقتصادی مینامند، به بیان ساده تر دیپلماسی اقتصادی استفاده از ابزار دیپلماسی در جهت کسب منافع اقتصادی است.
بنابراین با این تعریف دیپلماسی اقتصادی متشکل از سه بحث خواهد بود، بحث اول تجارت و دیپلماسی تجاری، بحث دوم سرمایه گذاری و سرمایه پذیری و بحث سوم حقوق و قوانین بین الملل در جهان؛ امروز با توجه به اینکه منافع اقتصادی یکی از اولویت های بسیار اساسی هر کشوری است بنابراین دیپلماسی اقتصادی که استفاده از ابزارهای سیاسی برای بدست آوردن منافع اقتصادی است از اهمیت بسزایی برخوردار است و مورد توجه است؛ در یک نگاه کلی دستگاههای خارجهای که در کشورهای مختلف وجود دارند به دو نوع تقسیم می شوند و این دو نوع در جهان یکی وزارت امور خارجه و دیگری وزارت روابط خارجه است که اگر یک نگاه ساده به این مفهوم بیاندازیم متوجه خواهیم شد که مفهومی که در برگیرنده این دو نوع است در نوع اول بیشتر مفهوم سیاسی و روابط سیاسی مورد نظر این وزارتخانه هاست، از طرفی دیگر در وزارت روابط خارجی اهمیت بیشتری برای روابط دیپلماسی اقتصادی و اقتصاد در نظر گرفته شده و سیاست در اولویت بعدی است اگرچه این سیاست و اقتصاد با یکدیگر عجین هستند و از یکدیگر جدا نیستند.
با توجه به این دو مفهوم، یکی از اقدامات مهمی که وزارت امور خارجه در کشور میتواند انجام دهد تلاش در جهت ترغیب به سوی روابط وزارت خارجه است که در آن اقتصاد از اولویت بیشتری نسبت به سیاست برخوردار است.
فارس: آیا دیپلماسی اقتصادی میتواند در شرایط فعلی به کشور ما کمک کند؟
احمدی بنی: جواب بسیار راحت و مثبت است. بله؛ در شرایطی که ما دچار تحریمهای مختلف هستیم و از طرفی با سوء مدیریت هایی که انجام شده کشور در زمینه های اقتصادی دچار عقب ماندگی هایی است، دیپلماسی اقتصادی میتواند کمک کننده خوبی باشد، البته باید توجه کنیم که دیپلماسی اقتصادی نقش یک کمک کننده را دارد و به تنهایی نمی تواند اقتصاد کشور را دچار تحول کند بنابراین دیپلماسی اقتصادی در کنار یک اقتصاد قوی و با ثبات می تواند بسیار موثر باشد.
* دیپلماسی اقتصادی زمینه ساز سرمایهگذاری و سرمایه پذیری در کشور است
فارس: دیپلماسی اقتصادی چگونه میتواند به اقتصاد ملی کمک کند؟
احمدی بنی: در جواب این سوال با توجه به تعریفی که از دیپلماسی اقتصادی شد و سه بخشی که دیپلماسی اقتصادی را تشکیل می دهند در هر بحث جداگانه توضیحاتی را ارائه خواهم کرد و به جواب این سوال خواهم پرداخت.
در بحث تجارت خارجی، دیپلماسی اقتصادی اهمیت بسیار بالایی دارد و در صورتی که به آن توجه نشود تجارت خارجی با مشکلات عدیده ای مواجه میشود، رایزنی های سیاسی که با کشورهای مختلف انجام میشود میتواند روابط تجاری ما با آن کشورها را بهبود بخشد و به افزایش همکاریهای اقتصادی بین کشورها کمک کند، انعقاد توافق نامه های تجاری، آزاد و ترجیحی مهمترین قسمت این بخش را تشکیل می دهد که نقش عمده ای در افزایش تجارت خارجی خواهند داشت.
از سوی دیگر دیپلماسی اقتصادی می تواند زمینه سرمایهگذاری و سرمایه پذیری را فراهم کند، جهان در حال پیشرفت است و همه کشورها به دنبال پیشرفت سریعتر نسبت به یکدیگر هستند، با توجه به اینکه منابع محدود هستند و فرصتهای سرمایه گذاری بسیار، بنابراین فرصت هایی مورد توجه قرار می گیرند که از اهمیت بالاتر و منافع بیشتری برخوردار باشند، توجه دادن کشورهای خارجی و شرکت های چند ملیتی به منافعی که در سرمایه گذاری در یک کشور میتواند داشته باشد برای آنها یکی از اقداماتی است که در دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد.
از سوی دیگر دیپلماسی اقتصادی میتواند با اثرگذاری بر قوانین بین الملل بر نگاهی که به یک کشور می شود تاثیرگذار باشد، به عنوان مثال نگاهی که به کشور ما وجود دارد یک نگاه امنیتی و سیاسی است، چنانچه دیپلماسی موفقی وجود داشته باشد و بتواند در سازمان های بین المللی و منطقه ای این نگاه را عوض کند و ایران را به یک کشور اقتصادی تعبیر کند در سرمایه گذاری و تجارتی که با کشور ما صورت می گیرد اثرگذار خواهد بود، از سوی دیگر می توان به انعقاد قراردادهای دوجانبه یا چند جانبه در جهت تسریع و تسهیل تجارت کمک کرد، با توجه به مطالبی که گفته شد اهمیت دیپلماسی اقتصادی مشخص است.
فارس: دولت سیزدهم چه کارهایی برای داشتن یک دیپلماسی اقتصادی موفق باید انجام دهد؟ آیا دولت از ساختار مطلوب در دیپلماسی اقتصادی برخوردار است؟
در نگاه اول دیپلماسی اقتصادی باید به یک خواسته عمومی و یک نیاز همگانی در دولت تبدیل شود، خوشبختانه دولتمردان و اغلب نخبگان جامعه به این نتیجه رسیدهاند که دیپلماسی اقتصادی امری ضروری برای کشور است، از سوی دیگر باید توجه کرد که مفهوم دیپلماسی اقتصادی در ذهن دولتمردان ما شکل بگیرد و دیپلماسی اقتصادی را صرفا در تجارت ندانند.
* لزوم همکاری بین دستگاهها و سازمانهای مختلف برای داشتن دیپلماسی اقتصادی موفق
احمدی بنی: همچنین برای داشتن دیپلماسی اقتصادی موفق یک همکاری همه جانبه بین دستگاههای مختلف و سازمان های مختلف باید شکل بگیرد. وزارت امور خارجه به عنوان متولی دیپلماسی و سازمان توسعه تجارت به عنوان بخشی از وزارت صنعت، معدن و تجارت نقش اساسی در دیپلماسی تجاری ما خواهند داشت، بنابراین همکاری بین این دو وزارتخانه و سایر وزارتخانه ها بسیار مهم و کلیدی است. یکپارچه بودن داده ها و اطلاعات بین این دو وزارتخانه بسیار مهم است و باید به آن توجه شود از سوی دیگر بانک مرکزی نیز به عنوان متولی امور ارزی نقش کلیدی در دیپلماسی اقتصادی خواهد داشت و باید یک همکاری منسجمی با سایر دستگاه ها داشته باشد.
بنابراین با توجه به مطالبی که وزرا در جلسه رای اعتماد ارائه داده اند و برنامه هایی که در اختیار مردم و نخبگان قرار دادند، یک عزم همگانی برای گسترش دیپلماسی اقتصادی در میان مسئولان و وزار وجود دارد و به علت اینکه کابینه یک دست در دولت آقای رئیسی تشکیل شده همکاری این سازمان ها و وزارتخانه ها دیگر در امر دیپلماسی اقتصادی می تواند راحت تر باشد، همچنین با توجه به اینکه وزیر صنعت، معدن و تجارت بسیار به امر صادرات تاکید دارند و همچنین در برنامه های وزیر امور خارجه به امر دیپلماسی اقتصادی تاکید شده است می توان نقش دیپلماسی اقتصادی را در دولت سیزدهم پررنگ دید.
فارس: راهبردهای دیپلماسی اقتصادی ایران با هر یک از 15 کشور همسایه چگونه باید باشد؟ آیا ایران دارای دیپلماسی اقتصادی موفقی با کشورهای همسایه است؟
احمدی بنی: ایران کشوری وسیع با مرزهای طولانی و همسایگان متعدد است، بنابراین یکی از فرصت هایی که دیپلماسی اقتصادی برای کشور ما دارد استفاده از ظرفیت همسایگان است، هر کدام از این کشورها دارای شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی متفاوتی است بنابراین نحوه تعامل با آنها متفاوت خواهد بود، البته می توان همسایگان را به چهار بخش مختلف تقسیم کرد.
بخش اول همسایگان شمالی ما خواهند بود که به زبان و فرهنگ روسی نزدیکتر هستند، بخش دوم همسایگان شرقی ما خواهند بود که کشورهای افغانستان و پاکستان را در برمی گیرد، بخش سوم کشورهای حاشیه خلیج فارس و بخش چهارم و آخر نیز کشورهای عراق و سوریه را در برمی گیرد.
با توجه به این چهار نوع همسایه ما باید نگاه های مختلفی با همسایگان داشته باشیم، همسایگان شمالی ما عمدتا وابسته به روسیه هستند و بخش عمده ای از واردات آنها از روسیه انجام می شود، با توجه به بزرگی بازار و مساحتی که کشور روسیه دارد همسایگان شمالی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند، البته در تجارت با این کشورها روسیه اهمیت بیشتری دارد زیرا روسیه نسبت به ایران از تکنولوژی بالاتری برخوردار است اما در زمینه غذایی و محصولات گیاهی می توان یک رابطه تجاری موفقی با این کشور داشت.
* اتصال راه آهن ایران به راه آهن چین با محوریت افغانستان
در خصوص همسایگان شرقی، افغانستان درزمینه واردات به ما وابسته است و بخش عمده ای از وارداتش از طریق ایران انجام می شود لذا آنچه که در تجارت ایران و افغانستان باید مورد اهمیت قرار گیرد افزایش سهم واردات ایران از افغانستان بخصوص در بخش مواد اولیه و مواد معدنی است از سوی دیگر ما باید از ظرفیت همسایگی چین با افغانستان استفاده کنیم و راه آهن ایران به راه آهن چین متصل شود. موضوع دیگر در رابطه با افغانستان بحث دیپلماسی آب است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
* لزوم توجه به دیپلماسی انرژی با پاکستان/ ضرورت افزایش ارتباط چابهار و گوادر
احمدی بنی: در ارتباط با کشور پاکستان هم مسائلی که باید مورد توجه قرار بگیرد شامل دیپلماسی انرژی و بخصوص خطوط انتقال گاز است که باید هر چه زودتر خط لوله صلح مشخص شود از طرف دیگر منطقه مرزی ایران و پاکستان از لحاظ امنیتی بهبود یابد و بیشتر به سمت اقتصادی بودن حرکت کند همچنین بنادر چابهار و گوادر مورد توجه قرار گیرند زیرا این دو بندر در ایران و پاکستان مکمل یکدیگر هستند و نقش جایگزین برای بندر جبل علی در امارات را دارند.
در ارتباط با همسایگان جنوبی نیز مقوله باز صادرات و باز واردات از اهمیت بسزایی برخوردار است از سوی دیگر با توجه به سرمایه گذاریهایی که از طرف شرکت های کشورهای غربی و شرقی در این کشورها صورت گرفته باید رقابت پذیری مان بخصوص در صنایع نفت و گاز را از دست ندهیم عقب ماندگی ها را در عرصه نفت و گاز جبران کنیم .
* عراق رابطه تجاری با ایران را برد – برد نمی داند
در رابطه با کشور عراق نیز ما باید به سمتی حرکت کنیم که واردتمان از این کشور افزایش یابد و تجارتی دو جانبه بین دو کشور شکل بگیرد زیرا در شرایط فعلی، عراق از ارتباط و تجارت با ایران انتفاع زیادی نمی برد و این رابطه تجاری را برد- برد نمیداند، توجه به ظرفیت های توریسم زیارتی هم در این بحث می تواند مورد توجه قرار بگیرد، بخصوص در دیپلماسی اقتصادی زیرا یکی از ارکان دیپلماسی اقتصادی بحث توریسم است که می تواند نقش زیادی در افزایش تولید ناخالص داخلی و گسترش صادرات داشته باشد.
* در دیپلماسی اقتصادی با همسایگان موفق عمل نکرده ایم
بطور کلی ما تجربه دیپلماسی اقتصادی موفقی را با همسایگانمان نداشته ایم و در این زمینه فقط می توان گفت که با کشور ترکیه در زمینه تجارت یک رابطه تعادلی را داشته ایم که متاسفانه با این کشور نیز در سال های اخیر به سمت یک تراز تجاری منفی حرکت کرده ایم و از این کشور در برخی زمینه ها عقب مانده ایم.
بنابراین برای داشتن دیپلماسی اقتصادی موفق با همسایگان باید ظرفیت ها و چالش های خود را بشناسیم و ظرفیت ها و چالش های کشورهای همسایه را نیز بشناسیم و مورد مطالعه قرار دهیم. با توجه به اینکه دیپلماسی اقتصادی با همسایگان در دولت سیزدهم دارای اولویت است می توان امیدوار بود که بهبود در روابط با همسایگان را شاهد باشیم.
* موفقیتهای بخش خصوصی در مقابله با تحریم ها نسبت به دولت
فارس: نقش دولت و بخش خصوصی برای فعال کردن دیپلماسی اقتصادی چیست؟ این دو بخش چگونه در این زمینه می توانند موثر باشند؟
احمدی بنی: دولت در دیپلماسی اقتصادی به عنوان فرمانده شناخته می شود و بخش خصوصی نیز به عنوان سرباز یا پیاده نظامی که در جهت منافع ملی به تجارت با سایر کشورها می پردازد؛ اما نکته قابل توجه در زمینه دیپلماسی اقتصادی این است که بخش خصوصی در کشور ما تجربه موفق تری نسبت به دولت ها در برقراری روابط اقتصادی با سایر کشورها و شرکت ها داشته است.
بخش خصوصی به دلیل چابکی بیشتر و تنوع در روش ها توانسته با مشکلات از جمله تحریمها مقابله کند و حتی پیشرفتهایی داشته باشد اما دولت ها با توجه به بزرگی و کندی که دارند نتوانستهاند به سرعت با تغییراتی که در کشور یا محیط بین الملل بوجود می آید مقابله کنند، بنابراین یکی از دستور کارهای دولت سیزدهم باید چابکی در فعالیت ها بهخصوص در عرصه بین الملل باشد زیرا در عرصه بین الملل ما تغییرات بسیاری را شاهد هستیم و بخش های خصوصی سریع تر با این تغییرات کنار می آیند و راه حل مشکلات را بخصوص در مساله تحریم ها پیدا می کنند.
بخش خصوصی به دلیل چابکی و تنوع در روشها توانسته با مشکلات از جمله تحریم ها مقابله کند و حتی پیشرفت هایی داشته باشد اما دولت ها با توجه به بزرگی و کندی که دارند نتوانسته اند به سرعت با تغییراتی که در محیط بین الملل مقابله کنند.
بنابراین توجه به چابکی در بخش خصوصی که یکی از اولویت هایی است که باید در دولت سیزدهم مورد مطالبه قرار بگیرد، بخش خصوصی ما در بسیاری از زمینه ها توانسته موفق باشد و تجارت موفقی را در سایر کشورها داشته باشد. استفاده از ظرفیت بخش های خصوصی و تجربه هایی که در زمینه تجارت بین الملل داشته اند می تواند یکی از راهکارهایی باشد که برای دولت سیزدهم مفید باشد.
همکاری بین بخش خصوصی و دولت سبب می شود که روند تجارت ایران گسترش یابد و از صدور قوانین و مقررات دست و پاگیر جلوگیری شود از سوی دیگر مشکلات سریع تر شناسایی و برای حل آنها اقدام شود، چنانچه بخش خصوصی از دولت فاصله بگیرد و دولت همکاری خوبی با بخش خصوصی نداشته باشد برای رفع مشکلاتی که برای بخش خصوصی بوجود می آید زمان بیشتر نیاز خواهد بود و این شرکتها باید بخش زیادی از توانشان را برای حل این مشکلات صرف کنند و از کار اصلی خودشان که تولید است باز خواهند ماند.
* دولت از صدور قوانین محدودکننده صادرات شرکتهای داخلی پرهیز کند
احمدی بنی: از سوی دیگر دولت باید از صدور قوانین و مقرراتی که شرکت های داخلی را محدود میکند و جلوی صادرات آنها را می گیرد پرهیز کند، دولت باید سعی کند به شرکت هایی که نیاز دارند در زمینه های بین المللی کمک و همکاری برساند، یکی از بحث هایی که در دیپلماسی اقتصادی مورد توجه است بحث شرکت های کوچک و متوسط است که نقش عمده ای در تولید ملی دارند و می توانند به افزایش صادرات و تجارت کشور کمک کنند، بنابراین دولت باید در بخش خصوصی به شرکت های کوچک و متوسط توجه کند و توجه خود را فقط معطوف به شرکت های بزرگ نکند.
دولت باید با استفاده از ابزار دیپلماسی راه را برای بخش خصوصی باز کند و زمینه ورود شرکت های مختلف به بحث تجارت را فراهم کند، انعقاد قراردادهای ترجیحی یا آزاد نیز می تواند در برای بخش خصوصی بسیار مفید باشد.
فارس: وزیر صمت اعلام کرده است که در نیمه دوم امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل 5 میلیارد دلار افزایش صادرات خواهیم داشت؛ اگرچه این میزان افزایش صادرات رقم قابل توجهی نیست اما سوال اینجاست که با توجه به مشکلات فعلی، از نظر شما این ادعا قابل تحقق است و آیا زیرساخت های لازم برای دستیابی به آن وجود دارد؟
احمدی بنی: کشور ما از ظرفیتهای بسیار بالایی از جمله منابع انسانی، مادی و طبیعی برای گسترش و ارتقاء توانمندی های خود برخوردار است و این توان در کشور وجود دارد که بسرعت خود را جهش دهد؛ ایران یک کشور تجاری شناخته شده است و در مسیر جاده ابریشم یکی از مهمترین کشورها بوده و تاجران ما به عنوان یکی از برترین تاجران جهان شناخته شده اند، بنابراین استفاده از واژه جهش صادرات امری منطقی است، البته با توجه به شرایطی که وجود دارد و شرایط تحریمی که در کشور وجود دارد کمی سخت بنظر می رسد اما افزایش این میزان صادرات، شدنی است و با پیگیری های مداوم و کار جهادی و شبانه روزی می تواند اتفاق بیفتد.
* دستیابی به تجارت هزار میلیارد دلاری امکان پذیر است
احمدی بنی: متاسفانه در سال های اخیر با توجه به سوء مدیریت ها و همچنین تحریمهایی که نتوانستیم جلوی اثرگذاری آنها را بگیریم تجارت ما بسیار کاهش یافته است و حتی در مقایسه با سال هایی که در این زمینه در اوج قرار داشتیم تجارت ما به نصف کاهش یافته است، بنابراین اینکه ما بخواهیم تجارت خود را افزایش دهیم امری شدنی است و می توان در بلند مدت قلههای قبلی در تجارت را فتح کرد و به یک تجارت بالاتری دست یابیم؛بنابر نظر برخی از کارشناسان تجارت هزار میلیارد دلاری می تواند در کشور اتفاق بیفتد و در بلند مدت نیز می توانیم به این عدد دست یابیم.
کشورمان از ظرفیت های بسیار خوبی در حوزه تجارت برخوردار است و چنانچه به این مهم توجه نشود اقتصاد ما روز به روز کوچکتر می شود و در نهایت یک کشور عقب مانده خواهیم بود اما در صورتی که به تجارت توجه شود به سمت موفقیت در آن پیش خواهیم رفت و روز به روز به تجارت هزار میلیارد دلاری نزدیکتر خواهیم شد بنابراین افزایش صادرات 5 میلیارد دلاری در نیمه دوم امسال نیز امکان پذیر خواهد بود و در بخش های مختلف کشور شاهد یک رشدی هستیم که عقب ماندگی های 8 سال اخیر جبران خواهد شد، در مجموع برای دست یابی به توسعه تجارت باید به بخش تولید توجه بیشتری داشت.
* اقتصاد ایران کوچکتر از اقتصاد کشورهای همسایه/ جهش تولید و صادرات از راهکارهای بزرگتر کردن اقتصاد
فارس: راهکارهای بزرگتر کردن اقتصاد فعلی کشور را چه میدانید؟
احمدی بنی: اقتصاد ایران در حال حاضر خیلی کوچکتر از اقتصاد کشورهای همسایهای مانند عربستان و امارات است و این عقب ماندگی فقط با افزایش و جهش تولید و صادرات امکان پذیر است. طبق آمار جدید بانک جهانی اقتصاد ایران یک چهارم اقتصاد عربستان و این مساله برای کشورمان با توجه به امکانات و منابع موجود پذیرفتنی نیست. اگرچه ما در شرایط تحریم بسر می بریم و از مشکلات زیادی رنج می بریم اما نباید اجازه دهیم اقتصادمان عقب بماند و رشد نکند زیرا عقب ماندگی به فقر منتهی می شود بنابراین دولت سیزدهم باید به این فکر باشد که تا بکارگیری تمام توانش در تولید و صادرات جهش را رقم بزند و از عقب ماندگی ها فاصله بگیریم.
طبق آمار جدید بانک جهانی اقتصاد ایران یک چهارم اقتصاد عربستان است و در مجموع اقتصاد کشورمان بسیار کوچکتر از اقتصاد برخی از کشورهای همسایه است و این عقب ماندگی فقط با افزایش و چهش تولید و صادرات امکان پذیر است.
فارس: در مباحث توسعه تجارت در بسیاری از کشورها موضوع رایزنان بازرگانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنظر شما اهمیت تحول در تعداد و کیفیت رایزنان بازرگانی چگونه است؟
احمدی بنی: باید به این نکته توجه کنیم که دیپلماسی تجاری، بخش مهمی از دیپلماسی اقتصادی را تشکیل می دهد و یکی از مهمترین بحث های دیپلماسی تجاری استفاده از ظرفیت های تجار و رایزنان بازرگانی است. در کشور ما با توجه به اینکه دیپلماسی تجاری امری جوان و نوپاست هنوز نتوانسته ایم در زمینه پرروش و تربیت نیروهای مستعد رایزنان بازرگانی موفق عمل کنیم. علاوه بر این به دلیل نبود بودجه کافی برای رایزنان بازرگانی نتوانسته ایم تعداد رایزنان بازرگانی زیادی را در کشورهای مختلف جهان داشته باشیم.
حضور رایزنان بازرگانی در کشورهای مختلف برای ما این ثمره را دارد که این افراد می توانند در شناخت بازار کشورهای مقصد به یک بانک اطلاعاتی برای ارسال کالاهای صادراتی دسترسی پیدا کنند و یک شناخت درست از جامعه هدف داشته باشند و همچنین به معرفی محصولات داخلی و محصولاتی که قرار است صادر شود در بازار کشورهای هدف اقدام کنند.
* حضور رایزنان تجاری در کشور متناسب با فرهنگ کشورهای هدف صادراتی
احمدی بنی: با توجه به اینکه بازار کشورهای مختلف متفاوت است و هر کشوری فرهنگ، سلایق و علایق خاص خود را دارد حضور رایزنان تجاری در آن کشورها باید متناسب با فرهنگ آن کشورها باشد و یک رایزن تجاری در آن کشورها باید متناسب با فرهنگ آن کشور باشد بنابراین یک رایزن بازرگانی باید فهم صحیحی از شرایط آن کشور داشته باشد و به همین دلیل نیز انتخاب رایزنان تجاری از اهمیت بالایی برخوردار است و ممکن است یک رایزن تجاری در کشور خاص موفق باشد اما در کشور دیگر نتواند از موفقیت کافی برخوردار باشد. همچنین با گسترش روز افزون بازارها و پیچیدگی آنها شرایط شناخت صحیح از بازار برای یک رایزن تجاری روز به روز سخت تر شده است و این که یک رایزن تجاری بتواند به تنهایی از عهده شناخت بازارهای مختلف و نیازمندی های آنها برآید عملا غیرممکن است.
بنابراین حضور چند رایزن تجاری در زمینه های مختلفی که از تخصص برخوردار هستند می تواند کمک کننده کشور و سازمان توسعه تجارت باشد همچنین یک رایزن تجاری باید یک نیروی زبده کارآمد و در یک سطح مشخص از اطلاعات و تخصص ها را داشته باشد و به همین دلیل نیز آموزش و پرورش رایزنان تجاری یکی از دستور کارهای سازمان توسعه تجارت باید باشد. در حال حاضر تعداد کمی رایزن تجاری موفق در ایران وجود دارد که به تنهایی نمی توانند جوابگوی نیاز کشور باشند.
حضور رایزنان بازرگانی موفق در کشورها میتواند این امید را به کشورها بدهد که راه تجارت با سایر کشورها هموارتر شود و از ظرفیت هایی که در داخل کشورها وجود دارد برای تجارت بیشتر با کشورهای هدف استفاده شود.
فارس: اهمیت کریدورهای عبوری در توسعه روابط تجاری چگونه است؟
احمدی بنی: کریدورهای ترانزیتی نقش بسیار مهمی در تجارت کالا و کاهش هزینههای حمل و نقل خواهند داشت. حضور ایران در چهارراه شرق به غرب و جنوب به شمال سبب شده که در مسیر ترانزیت شرق به غرب و جنوب به شمال قرار داشته باشد.
کریدورهای ترانزیتی سبب می شود که یک کشور بتواند از ظرفیت باز صادرات و باز واردات بهره مند شود و همچنین وجود این کریدورهای ترانزیتی میتواند به توسعه تجارت کمک شایانی کند، قرار گرفتن کشور در کریدور ترانزیتی سبب می شود لجستیک و حمل و نقل کالا با سهولت بیشتری صورت گیرد و از سرعت بالاتری برخوردار باشد بنابراین در هزینه های حمل و نقل با عنوان یکی از هزینههای مهم در بحث تجارت کالا اثرگذار خواهد بود.
* بهره گیری از ظرفیت کریدورهای ترانزیتی برای توسعه همکاریهای تجاری
احمدی بنی: جمهوری اسلامی ایران با قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی یک فرصت بسیار فوق العاده برای افزایش تجارت خود با همسایگان و کشورهای مختلف دارا است و استفاده از ظرفیت کریدورهای ترانزیتی می تواند کشور را در گسترش همکاری های اقتصادی با کشورهای مختلف یاری دهد و به همکاری بیشتر با کشورهای همسایه منجر شود، از طرفی حق ترانزیتی که از طریق کریدورهای ترانزیت وارد کشور می شود سبب میشود تا کشور بتواند در زمینه های مختلفی سرمایه گذاری کند و از بحث نگهداری و توسعه کریدورهای ترانزیتی عقب نماند در جهان امروز کشورها به دنبال تسریع فرآیند صادرات و واردات هستند و نقش کریدورهای ترانزیتی در افزایش سرعت حمل و ترخیص کالا بسیار اثرگذار خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران نیز می تواند با بهره گیری از سامانه های جامع تجارت و گمرکی نقش مهمی در تجارت منطقه ایجاد کند بدین گونه که با توزیع فرآیندهای ترخیص و تحویل کالاها بر سایر کشورها از کند شدن روند تجارت در مرزهای مختلف جلوگیری کند و مانع اتلاف وقت و منابع شود.
کریدورهای ترانزیتی کشورها را به یکدیگر وابسته میکنند و شرایط سیاسی و اقتصادی کشورها را به یکدیگر گره میزنند، تصمیم های سیاسی که گرفته خواهد شد بر تجارت کشورهای مختلف منطقه اثرگذار خواهند بود بنابراین از اتخاذ تصمیمات سیاسی نابجا و بیهوده جلوگیری خواهد شد و هر تصمیم سیاسی که گرفته خواهد شد در برگیرنده تجارت و مسائل اقتصادی نیز خواهد بود. به عنوان مثال چنانچه کریدور ترانزیتی شرق به غرب که از ترکیه شروع شده و از ایران عبور کرده و به چین برسد با یک تصمیم سیاسی ایران می تواند جلوی صادرات ترکیه به چین گرفته شود یا بالعکس بنابراین این کشورها کاری نمی کنند که روابط سیاسی آنها با یکدیگر خدشه دار شود و در جهت هماهنگی برای کسب منافع اقتصادی بیشتر حرکت خواهند کرد.
انتهای پیام/