علت من اخبار

 /  فرهنگ عمومی

مهم‌ترین وظیفه دولت، تحول فرهنگی در همه زمینه‌ها حتی در حوزه دفاعی است

رئیس اندیشکده راهبرد فرهنگ با اشاره به نقش فرهنگ در حل مشکلات جامعه گفت: مهم‌ترین وظیفه دولت، تحول فرهنگی در همه زمینه‌ها حتی در حوزه دفاعی است، اگر شاهد همبستگی فرهنگی و مردمی در مقابله با کرونا باشیم، بخشی از مشکلات حل خواهد شد.

مهم‌ترین وظیفه دولت، تحول فرهنگی در همه زمینه‌ها حتی در حوزه دفاعی است

خبرگزاری علت به نقل از فارس،دولت سیزدهم در آغاز راه خود، تلاش دارد تا با یک نگاه تحول گرا و کارآمد وارد صحنه شود. بی‌تردید یکی از حوزه‌هایی که تحول تعالی بخش در آن می‌تواند به عنوان یک زیربنا و موتور محرکه، تحول همه جانبه را در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... با سرعت به پیش ببرد، تحول در عرصه فرهنگ است تا زمانی که فرهنگ پذیرش تحول در جامعه ایجاد نشود و افراد جامعه به عنوان یک بافت فرهنگی منسجم از عموم مردم گرفته تا تک‌تک مسؤولان به عنوان جزیی از این مردم از لحاظ فرهنگی در روند تحول خود را تعریف نکنند، امکان موفقیت سخت و دشوار خواهد بود. ضمن اینکه فرهنگ در همه عرصه‌‌ها، خود زمینه اصلی تحول و تغییر است. در این رابطه درباره اهمیت و ضرورت‌‌های تحول در عرصه فرهنگ با داود عامری دبیرکل مجمع جهانی صلح اسلامی و رئیس اندیشکده راهبرد فرهنگ گفت‌وگویی کردیم که در ادامه می‌خوانیم.

مهم‌ترین منبع قدرت انقلاب اسلامی

در حال  حاضر شرایط فرهنگی کشور چگونه است؟

بر کسی پوشیده نیست که مهم‌ترین ویژگی انقلاب اسلامی مردم ایران که شاکله کل جامعه را تغییر داد، حوزه فرهنگ بود. در واقع اولین اتفاق مهم در بطن جامعه پس از استقرار جمهوری اسلامی، تحول در سیمای فرهنگی جامعه بود که نه تنها مردم ایران با همت همه جانبه آن را ایجاد کردند، بلکه این تغییر به اندازه‌ای بود که تمامی جهانیان متوجه تغییر وضعیت فرهنگی کشور از یک جامعه سکولار به یک جامعه دینی و اسلامی شدند. امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را انقلاب فرهنگی معرفی کردند و مطالعات نشان می دهد که مهم‌ترین منبع قدرت انقلاب فرهنگ بوده و هست.

اما همان طور که حراست از عرصه‌های مختلف جامعه نیازمند مراقبت مستمر و ایجاد تحولات متناسب با نیازهای روز است، عرصه فرهنگ نیز از این روند مستثنی نبوده و نیازمند نگاه ویژه است، همان طور که رهبر معظم انقلاب اشاره فرمودند: «باید فرهنگ کشور، صحیح و پالایش شده در مجرای درست قرار بگیرد». بنابراین با توجه به عوامل مختلفی از جمله تهاجم فرهنگی دشمن، تلاش برخی از معاندان نظام و کم توجهی در مقاطعی به حوزه فرهنگ، آسیب‌هایی را به این حوزه زده است. هر چند در نبرد فرهنگی هم، غرب را کنار زده ایم، اما هنوز نیازمند یک نگاه تحولی برای بهبود شرایط و تعالی عرصه فرهنگ هستیم.

البته با وجود اینکه فرهنگ یک واژه پر تواتر در زبان خواص و عموم جامعه است، اما باید گفت با توجه به پیچیدگی‌های مقوله فرهنگ و در عین حال اهمیت آن در رشد و تعالی جامعه، ضروری است که دولتمردان، نخبگان و اندیشمندان کشور، به صورت جدی همت خود را در حوزه فرهنگ معطوف به مراقبت از ارزش های فرهنگی و تحول برای تعالی هرچه بیشتر کنند. حتی به صورت کلی راهبرد تحول در حوزه فرهنگ را راهبرد اصلی کشور در حوزه تحولات قرار دهند. در نهایت باید بگویم که بررسی تحلیل گونه از شرایط فرهنگی در عرصه های مختلف ما را متوجه یک نیاز بزرگ به تحول در حوزه‌های مختلف می‌کند.

فرهنگ بسترساز همه تحولات است/ اغفال از نقش فرهنگ در کنترل کرونا

برای تحقق این تحول، چه ضرورت‌هایی لازم است؟

اگر بخواهیم در این خصوص از ضرورت ها صحبت کنیم، باید عرض کنم وقتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی اقدام به تهیه سند مهندسی فرهنگی در کشور می‌کند، یعنی به عنوان عالی‌ترین مرجع فرهنگی کشور، به ضرورت تحول و نگاه ویژه به حوزه فرهنگ در کشور پی برده است و البته باید گفت که متأسفانه این سند نیز صرف نظر از نواقصی که ممکن است داشته باشد، باز هم به درستی به اجرا در نیامد.

و اما اگر بخواهم به ضرورت نگاه تحولی و جدی به حوزه فرهنگ اشاره کنم، شاید بتوانم آن را با چند سؤال بهتر بیان کنم. آیا عرصه‌های دین و دین باوری به ویژه در زمینه باورها و حوزه های رفتاری نیاز به پرداختن جدی ندارد؟ آیا فرهنگ دفاعی کشور نیازمند نگاه تحولی نیست؟ گسترش لجام گسیخته فرهنگ غرب در جامعه ما نیازمند تعامل و برنامه‌ریزی نیست؟ آیا فرهنگ استفاده از فضای مجازی، فرهنگ و خانواده، فرهنگ و هنر، فرهنگ در عرصه های حرفه ای، فرهنگ مطالعه، فرهنگ تعلیم و تربیت و ده‌ها حوزه فرهنگی دیگر که جامعه ما در حال حاضر در آن‌‌ها با مشکلاتی مواجه است، به اندازه کافی ضرورت توجه به تحول در سیاستگذاری، برنامه‌ای و ساختاری فرهنگ و فعالیت های فرهنگی را ایجاب نمی‌کند؟

اگر چه نمی‌توان انکار کرد که در شرایط حاضر مشکلات اقتصادی و سیاسی که به جهت ماهیت خود، عریان‌تر هم دیده می‌شوند، اولویت اول به نظر برسد، اما باید در نظر داشته باشیم که توسعه و تحول، یک امر متکثر و همه جانبه است و باید تمام ابعاد آن هماهنگ پیش برود و فرهنگ بسترساز همه تحولات است. در همین موضوع کرونا اگر ما شاهد همبستگی فرهنگی و مردمی در مقابله با کرونا باشیم، بخشی از مشکلات حل خواهد شد و شاهد عدم همگونی فرهنگی نخواهیم بود.

نتوانستیم سیاستمدار در تراز انقلاب به اندازه کافی تربیت کنیم

برای درک بهتر وابستگی عرصه های مختلف فرهنگ و نگاه تحولی به آن اگر ممکن است، مصداقی چند از آن‌ها را تبیین کنید؟

برای درک بهتر این موضوع به عنوان مثال به حوزه اقتصاد اشاره می‌کنم. گفتمان جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی، سرمایه بزرگی برای جهت دار کردن کار و تلاش در حوزه اقتصادی فراهم کرده بود، اما چرا به آن صورت که باید به هدف خود نرسید؟ چون که از عناوین آن پیداست که یک بار فرهنگی با خود دارد و تا این شرایط فرهنگی تقویت نشود، در عملکرد اقتصادی هم موفقیت مطلوب به دست نخواهد آمد یا به حوزه دیگری مثل زنان نگاه کنیم. زنان نصف جمعیت هر جامعه‌ای را و طبیعتاً جامعه ما را تشکیل می‌دهند، هیچ کس نمی تواند به نقش فرهنگی زنان و قدرت بازتولید ارزش‌های فرهنگی توسط زنان در جامعه بی تفاوت باشد.

اما ملاحظه می‌شود که طی این مدت هدف‌گذاری مشخصی برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب بر روی بانوان و در نتیجه گرایش آنها به سبک زندگی غربی برنامه ایجابی مشخصی طراحی و اجرا نشده است به مسایل آنها بیشتر اجتماعی نگاه شده، بدون مداخله فرهنگ و آنچه اتفاق افتاده، از طریق برخی برنامه های سلبی، در بخشی از جامعه بانوان یک نوع لجبازی ایجاد کرده است و همینطور می‌‌توان به فرهنگ و ورزش، فرهنگ و مدیریت و فرهنگ و سیاست اشاره کرد.

به خصوص باید به فرهنگ سیاسی کشور تأکید کنم که با همه تجربه موفق مردم‌سالاری دینی و غنای آموزه‌های اسلامی در حکومت‌داری و سیاست‌ورزی در جوامع اسلامی، در عمل آنچه ملاحظه می‌شود، این است که فضای سیاسی کشور از مؤلفه‌‌های فرهنگی تعالی بخش و سازنده بهره کمی می‌برد و این آسیب را در ترجیح منافع جناحی و گروهی و فردی بر منافع ملی و مخالفت‌های خارج از انصاف و یک سویه با رقبای سیاسی می توان ملاحظه کرد و بخشی از ناکارآمدی در عرصه‌های مختلف ناشی از تعمیق فرهنگ سیاسی انقلاب اسلامی است که نتوانسته سیاستمدار و جریان سیاسی در تراز انقلاب را به اندازه کافی تولید و تربیت کنند.

مهم‌ترین وظیفه دولت در عرصه فرهنگ سیاستگذاری، ریل‌گذاری و حمایت است

با توجه به اینکه مبحث روز دولت سیزدهم مبتنی بر پیگیری نگاه تحولی است، آیا تحول در حوزه فرهنگ را فقط وظیفه دولت می‌دانید یا نه سایر حوزه ها نیز باید در آن دخیل باشند؟

اگر واقعاً دقیق به حوزه فرهنگ نگاه کنیم، به خوبی متوجه این موضوع خواهیم شد که بحث فرهنگ بحث کلیت جامعه است و دولت نیز بخشی از آن محسوب می‌شود. بنابراین دولت به عنوان یک ساختار قدرتمند، وظیفه سیاست‌گذاری، ریل‌گذاری، حمایت و مهیا کردن شرایط کار فرهنگی برای فعالان عرصه فرهنگ را دارد.

اتفاقاً در ساختار جمهوری اسلامی نیز ملاحظه می‌کنید که بیشتر فعالان و سازمان‌های فرهنگی هستند و یا اگر هم از دولت کمک‌هایی برای فعالیت‌های خود دریافت می‌کنند به صورت یک ساختار دولتی نیستند. برای روشن شدن دقیق موضوع در این روزها به عنوان مثال به ایام سوگواری سالار شهیدان اشاره می‌کنم. این همه هیأت در جامعه فعال است. کدام یک دولتی هستند؟ و یا إن شاء الله تا چند وقت دیگر با رشد روند واکسیناسیون، امکان برگزاری پیاده‌روی اربعین فراهم شود، این حماسه بزرگ پیروان اهل بیت (ع) را مگر دولت‌ها برگزار می‌کنند.

بنابراین این عرصه فرهنگ، عرصه حضور نخبگان و مردم است. بنابراین باید بگویم که در عرصه فرهنگ، مهم‌ترین وظیفه دولت سیاستگذاری، ریل‌گذاری، حمایت و به میان آوردن نخبگان، روشن‌فکران، مردم و گروه‌های مردم نهاد برای فعالیت و ایجاد تحول در عرصه فرهنگ است و فعالین عرصه فرهنگ،  مردمی و بخشی نیز از نهادهای عمومی هستند، اما دولت نقش اساسی را در حوزه‌های مختلف بر عهده دارد و رویکرد تحولی دولت سیزدهم این امکان را فراهم می‌کند تا کشور شاهد یک جهش بزرگ در این زمینه باشد به شرط آنکه از آن غفلت نکنیم.

چالش‌های فرهنگی کشور

به نظر شما موضوعات و مسائل اساسی فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران چه چیزهایی هستند؟

اگر بخواهیم در این خصوص به صورت مفصل صحبت کنیم، خود نیازمند یک گفت‌وگوی چند ساعته است. چرا که طیف وسیعی از مسائل را در بر می‌گیرد. البته ما در اندیشکده راهبرد فرهنگ روی یک سند جامع فرهنگی کار کردیم که علاقه‌مندان می‌توانند به آن مراجعه کنند. ولی به جهت اینکه طرح موضوعی شده باشد من به چند نمونه اشاره می‌کنم.

اولین موضوع، ضعف سامانه مرکزی راهبری و مدیریت فرهنگی در کشور است. همان طور که در سؤال قبل بیان شد، ما در ایران نه تنها گروه‌های فرهنگی کم نداریم، بلکه به نظر می‌رسد زیاد هم هستند، اما نکته مهم نبود یک سامانه مرکزی واحد برای هماهنگی و هم افزا ساختن فعالیت گروه‌ها و سازمان‌های مختلف فرهنگی است.

یکی دیگر از موضوعات، مسأله نبود افق مفهومی مشترک در بین نخبگان، مدیران، کارگزاران و فعالان حوزه فرهنگ است. هرکس از ظن خود روشی را در پیش می‌گیرد، حال ما ادعا نداریم که آن‌ها در مسیر نادرستی حرکت می کنند، بلکه بحث سر تحرکات و فعالیت‌های جزیره‌ای است که ناشی از نداشتن یک افق ذهنی روشن و مشترک که قابل تبیین و تبادل بین فعالان فرهنگ باشد، است.

همین طور می‌توان به ضعف تجربه و تولید دانش بومی برای مدیریت فرهنگی اشاره کرد. ضعف برنامه‌ریزی برای ایرانیان خارج از کشور و دوستداران انقلاب و ضعف تربیت مدیر فرهنگی متخصص. واقعاً ما مدیر فرهنگی به معنای تخصصی نداریم و این باعث شده است که عرصه فرهنگ تبدیل به میدان آزمودن تجربه های درست و خطا تبدیل شود و بی‌توجهی به نخبگان و پیشکسوتان عرصه فرهنگ که سرمایه های اصلی ما در راهبری فعالیت‌های فرهنگی است.

لزوم توجه به سازمان‌های مردم‌نهاد و زیرساخت فرهنگی

جایگاه سازمان‌های مردم نهاد برای تحول و تعالی در عرصه فرهنگ و فعالیت های فرهنگی را چگونه ارزیابی می‌کنید، اندیشکده در این خصوص چه اقداماتی را انجام داده است؟

امروزه، دولت‌ها در بسیاری از حوزه‌ها ورود مستقیم ندارند. در واقع نهاد عمومی و «ان جی او» ها (NGO) به خاطر نداشتن بروکراسی سنگین سیستم‌های دولتی و از طرف دیگر فرصت‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی سریع تر، در بسیاری از عرصه‌ها، ضمن آنکه کمک حال کشورها هستند، همپای آن‌ها در مدیریت جوامع نقش ایفا می کنند. البته باید گفت که متأسفانه در کشور ما فعالیت‌های عمومی در قالب گروه‌های مردم نهاد صاحب شناسنامه و دارای تشکیلات منسجم، جا نیافتاده است و در واقع اگر بحث را به موضوع اصلی برگشت دهیم، باید بگوییم که در نظام تحولی در حوزه فرهنگ لازم است به گروه‌های فرهنگی مردم نهاد توجه جدی تری شود تا إن‌شاء‌الله این ظرفیت بزرگ بتواند قابلیت‌های خود را بروز دهد.

 ما نیز در اندیشکده راهبرد فرهنگ با کمک نخبگان و مدیران با تجربه کشور، به صورت مرتب و جدی، مسائل حوزه فرهنگ را از جهت سلبی و ایجابی مورد بررسی قرار می‌دهیم و یافته‌های کمیته‌های علمی و اتاق های فکر اندیشکده را متناسب با مسئولیت مراکز مختلف، به آن‌ها منتقل کرده و به عنوان یک سازمان مردمی از پیشبرد اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی حمایت می کنیم.

راز موفقیت شبیخون فرهنگی غرب

با این حساب شما به تقسیم کار فرهنگی در عین ایجاد وحدت نگاه به برآیندها اعتقاد دارید؟

امروزه دستگاه‌ها و سازمان‌های فراوان و مختلف دولتی و مردمی در حوزه فرهنگ و پژوهش‌های فرهنگی در کشور فعال هستند، اما چند مطالعه کاربردی در این زمینه وجود دارد؟ غرب در نظام فرهنگی خود دارای یک پیکر متناسب از تولید فکر تا اجرا و بهره‌برداری و ارتباط با مخاطب دارد، به همین دلیل است که به رغم پیام و غنای ضعیف فرهنگی در بسیاری از مناطق فرهنگ خود را گسترش دادند؛ اما ما با آن همه غنای فرهنگی، کمتر به انتظارات پاسخ داده‌ایم.

لذا همانگونه که پیش‌تر گفته شد، اگر تناسب‌سازی در پیکر فعالیت‌های فرهنگی انجام شود و تقسیم کار فرهنگی مناسبی صورت گیرد، طبیعتاً همه فعالیت ها در راستای یک هدف واحد از مسیرهای مختلف صورت می‌گیرد، اثر بخش خواهد بود. رصد و پایش فعالیت های فرهنگی و شناسایی ساختارهای فرهنگی از دولتی و عمومی گرفته تا ان‌جی‌او ها، امکان هماهنگ‌سازی بین آن‌ها را فراهم کرده و در نهایت با یک هدایت‌گری درست، هم‌افزایی لازم بین فعالان فرهنگی به وجود خواهد آمد و در نهایت باید جبهه فرهنگی انقلاب با یک طرح مناسبی ایجاد و راهبری شود.

از برندسازی فرهنگی تا تولید گفتمان

تأثیرگذاری فعالیت‌های فرهنگی در عرصه بین‌‌الملل و به طور کلی جایگاه نگاه تحولی در عرصه فرهنگ با نگاه به بیرون چه  مقدار می‌تواند مثمرثمر باشد؟

همه ما می‌دانیم که بارزترین وجهه انقلاب اسلامی مردم ایران، چهره فرهنگی آن است. جمهوری اسلامی ایران برای تأثیرگذاری فرهنگی در منطقه و جهان برای پرچمداری و ایجاد حس افتخار در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی،  قابلیت و ظرفیت‌های خوبی دارد اما نیازمند برندسازی فرهنگی است.

ایران انقلابی از همان ابتدای پیروزی، تأثیرات عمیقی در منطقه و جهان بر جای گذاشت و جالب اینکه این تأثیرگذاری غالباً در بین ملت‌ها اتفاق افتاد. بنابراین، می‌توان بی‌هیچ تردیدی ادعا کرد که بارزترین قدرت و ویژگی انقلاب اسلامی ایران، تأثیرگذاری فرهنگی است که شاید بتوان آن را از دلایل مهم دشمنی نظام استکباری و برخی از دولت‌های خودکامه منطقه برشمرد.

بنابراین ما در نظام تحولی خود در عرصه فرهنگ باید خود را در مسیری قرار دهیم که بتوانیم به عنوان یک کنشگر فرهنگی در بین ملت‌های جهان و براساس بیانیه گام دوم انقلاب در مسیر تمدن‌سازی تولید گفتمان کنیم و بدین طریق در روندسازی جریان فرهنگی جهان، صاحب برند و شناسنامه معتبر و تاثیرگذار باشیم و خوشبختانه ظرفیت‌های لازم از لحاظ فکری، فرهنگی، تاریخی و اندیشه ورزی وجود دارد و رویکردهای رئیس جمهور منتخب و دولت سیزدهم خوشبختانه فرصت خوبی را برای این اقدام راهبردی فراهم کرده است.

انتهای  پیام/

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پربازدیدترین

پربحث ترین