به گزارش خبرگزاری علت به نقل از فارس کتاب وحی و تجربه دینی جدیدترین تألیف علی اکبر ضیایی امین برای علاقهمندان به فلسفه دین و نقد و بررسی دیدگاه نواندیشان درباره وحی و تجربه منتشر شد.
این کتاب در ۱۱۴ صفحه و توسط انتشارات امین منتشر و روانه بازار نشر شد.
ضیایی اثرش را اینگونه معرفی میکند:
نقد متون مقدس با ظهور فلسفه مادیگری و عصر روشنگری در اروپا آغاز گردید و در این میان موضوع وحی و مکاشفه و الهام از دایره توجه دانشمندان علوم خارج گردید و با ظهور نظریات فیلسوفانی چون شلایرماخر موضوع وحی به عنوان یک تجربه دینی به کانون مباحث فلسفی وارد گردید و اگر فلاسفهای چون دکارت به دو عالم جسمانی و روحانی در دو قلمرو جداگانه اعتقاد داشتند در عصر کنونی اعتقاد به عالم ماوراء الطبیعه و مجردات روحانی به کلی کنار گذاشته شد و به وحی تنها به عنوان یک تجربه شخصی که در ناحیه راست مغز روی میدهد نگاه گردید.
نگاه مادی به پدیده وحی سبب گردید تا دین و تعالیم الهی آن به پدیدههایی ذهنی و مرتبط با ساختار مغزی پیامبران تنزل پیدا کند و نتیجه این تفکر این بود که تعالیم دینی نتیجه انتقال از دایره آگاهیهای مفهومی به آگاهیهای فرامفهومی میباشد و پیامبران نیز با انجام مراقبات یا همان مدیتیشن به این نوع آگاهیها دست یافتهاند.
این نوع نگرش به دین سبب میشود که در وهله اوّل وحی را کلام واقعی خداوند ندانیم، بلکه آن را سخنان پیامبر از تجربه دینی بدانیم و این سخنان بیانگر حقایقی نیستند که بر شخص پیامبر نازل شده باشند، بلکه تعابیری از یک شهود به زبان استعاری میباشند. در این رساله مختصر به دیدگاه اسلام در مورد وحی و مکاشفه و نیز نقد نظریه نواندیشان دینی درباره رؤیای رسولانه میپردازیم و نشان خواهیم داد که این نظریه چندان که ادعا میشود جدید نیست، بلکه متکلمانی چون ابوحامد غزالی نیز در کتاب تهافت الفلاسفة خود به نقد وحی به عنوان رؤیای رسولانه پرداختهاند.
نواندیشان دینی در ایران به تازگی به یافتههای عصب شناسان در تبیین تجربه دینی تمسک می جویند و باید دانست که بسیاری از عصب شناسان تجارب دینی را نه یک ارزش معنوی، بلکه نتیجه یک اختلال عصبی در بخشی از مغز می دانند که گاهی این اختلالات به بیماریهایی چون صرع و اسکیزوفرنی نیز منجر می گردد. در فلسفه مادی گرایانه و تقلیل یافته عصب شناسان نمی توان اثری از ماوراء الطبیعه و عالم روحانی و مجردات پیدا نمود و البته برخی از آنان نیز با نگاه معتدلتری به موضوعات الهیاتی نگریسته و دایره تحقیق خود را عالم جسمانی و نه روحانی و قلمرو علوم طبیعی را نیز خارج از قلمرو عوالم غیر مادی و مجردات دانسته اند و در حقیقت عوالم روحانی را نیز نفی نمیکنند. نواندیشان دینی نیز به دو گونه میباشند، برخی با استفاده از تجارب عرفانی تنها به وحی به عنوان یک تجربه دینی مینگرند و با قبول نمودن عالم مجردات با استناد به میراث عرفانی همه مکاشفات و الهامات و حتی وحی را به تجربه دینی شخص تنزل میدهند و برخی دیگر همچون عصب شناسان مادی گرا آن تجارب را نتیجه انتقال پردازش ذهن از ناحیه چپ به راست مغز میدانند و البته چنین تجاربی را برای رشد و تعالی معنوی انسان مفید دانسته اند.
در مقالهای تحت عنوان: «چگونه الهیات به عصب شناسی الهیات مینگرد؟» که در نشریه فلسفه آکادمی علوم بلغارستان جلد هفتم، شماره ۲ سال ۲۰۱۵ منتشر شد به دیدگاه متکلمان الهی در خصوص تحولات عصبی مغز در هنگام تجربه دینی اشاره کرده و نظریه جدیدی را بر اساس منابع دینی یعنی قرآن و روایات در تفکیک تجربه دینی اصیل از غیر اصیل اشاره کردیم.
به نظر میرسد اگر چالشهای فکری عصبشناسان در عصر کنونی مطرح نمیگردید هرگز به فکر تجدید حیات کلام و نقد دیدگاه عصب شناسان نسبت به تجربه دینی نمیافتادیم و البته راه زیادی را در پیش داریم و باید مقالات و کتابهای بسیاری توسط اندیشمندان و متکلمان الهی در تبیین ابعاد مادی و معنوی تجربه دینی نگاشته شود و جای کرسی درس عصب شناسی الهیات در دانشگاههای کشورمان نیز خالی است و باید در این زمینه بین حوزه های علمیه که کانون فکری جهان اسلام می باشند و مراکز دانشگاهی که مطالعات عصب شناسی در آنجا صورت میگیرد همکاری فعالی صورت پذیرد تا عصب شناس الهیات به دام مادیگری و نفی عالم ماوراء الطبیعه نیفتد و عالم دینی نیز بدون شناخت کافی از دستاوردهای علمی عصب شناسان به دیده انکار و نفی به این دانش نوین ننگرد و در یک همکاری علمی بتوان بسیاری از افراد با اختلالهای عصبی را مورد مداوا قرار داد و در نتیجه اختلالهای عصبی در مضامین دینی و عرفانی و معنوی به شکل پزشکی بالینی با مشاورت علمای دینی مورد مداوا قرار گیرند.
در این اثر همچنین به دیدگاه عصب شناسان درباره تجربه دینی و دیدگاه عرفا و فلاسفه اسلامی در خصوص وحی و الهام اشاره شده است. سخنانی که از نواندیشان دینی در خصوص وحی در این اثر آورده شده، در یک فایل ویدیوئی به عنوان «تجربه وحیانی» در فضای مجازی منتشر شده است. از آنجایی که بحث تجربه دینی تا کنون در ادبیات دینی کشورمان سابقه طولانی ندارد امیدوارم این رساله مختصر بتواند تا حدودی این نقصان را جبران کند.
انتهای پیام/